آخرین مطالب

جنگ

وقتی سه ساله‌ بودم خانه‌مان آوار شد روی سر اسباب‌بازی‌ها و عروسک‌هایم. آن‌روز برای اولین‌بار جنگ را لمس کردم. و معنای آن در اعماق درونم حک شد. آن روز

مراقبه

مراقبه اگر می‌توانید نفس بکشید، پس می‌توانید مراقبه کنید. همه‌‌چیز نَفَس است. و نَفَس همه‌چیز است. مسیر تحول زمانی هموار می‌شود که سفر مراقبه را آغاز کنیم. و کلید

آپاری‌گراها

آپاری‌گراها بابا هميشه موقع احوال‌پرسی می‌گويد: «روبه‌راهی؟ ميزونی؟» می‌خندم و می‌گويم: «بله باباجون ميزونم.» اما گاهی وقت‌ها آدم بی‌حوصله است. حتی حوصله‌ی‌ خودش را هم ندارد. وقتی توی خانه‌ای،

آوازِ صلح با یوگا

آواز صلح با یوگا اين‌روزها كه از قوانين جهان‌شمول يوگا حرف می‌زنم، اين‌روزها كه از عشق، راستی و صلح می‌گويم، تشويش‌آورترين اتفاق‌ها دارد در جهان رخ می‌دهد. غيظی ديوانه‌وار