آواز صلح با یوگا
اينروزها كه از قوانين جهانشمول يوگا حرف میزنم، اينروزها كه از عشق، راستی و صلح میگويم، تشويشآورترين اتفاقها دارد در جهان رخ میدهد. غيظی ديوانهوار هر بندی را دريده است. فرياد انزجار از همهسو بلند میشود. رسانهها حاوی تصاوير هولناكی هستند كه وقتی میبينمشان انگار به تنم سوزن فرو كرده باشند. ذهنم تاب تحمل هجوم افكار مسموم را ندارد. پاک و تازه ماندن در اين هياهو دشوار مینمايد. دوباره روحم دارد خموده میشود.
جهان به شوربختی آلوده شده. كودكانه آرزو میكنم اين قهر تمام شود و اضداد به آشتی برسند. مثل هميشه به ندای قلبم گوش میكنم. و فكر تازهای در ذهنم برق میزند.
« آوای صلح؛ »
به جستوجوی چيزی میروم كه اغلب آدمها آن را فراموش كردهاند.
میگویند اشتیاق سمزداست. اينروزها تنها نيروی محرک من اشتياق است. اشتياق به يوگا. به گفتن از يوگا. و به نوشتن از يوگا.
من جستجوی درونی را برمیگزينم. همان مسيری كه پاتانجلی، پدر يوگا، بهترين راه برای كاويدن درون قلمداد میكند. همان مسير سبزِ هشت مرحلهای. كه در واپسين گام، آرزوی كودكانهام را برآورده میكند. صلح، آشتی، رهايی و آزادی. پاتانجلی میخواهد با تغيير جهت تفكر آدمها جهان را از بیبندوباری آزاد كند. میخواهد جهان را از خشونت، نفرت، دروغ، دزدی رها كند. و از دام پليدی نجات دهد.
برای رهایی جهان از شوربختی به فرمان پاتانجلی گوش میسپارم. به درون میروم. و لحظه را در میيابم. و به بودن با آن وفادار میمانم. حقيقت اين است كه لحظه تنها دارایی ماست. و تنها رابطهی سرنوشتساز ما ارتباط با لحظهی حال است.
اكهارت توله در كتاب زمينی نو میگويد: «وقتی در لحظهی حال هستی يگانگی با زندگی رخ میدهد. بعد از آن ديگر تو نيستی كه زندگی میكنی. زندگیست كه تو را زندگی میكند. زندگی تو را به آواز فرامیخواند. و تو آواز دلانگيز اين جهان میشوی.»
من مراقبه را برمیگزينم. مراقبه برانگيزانندهی جانهای خموده است. دوباره به درون سفر میكنم. از زندگی مراقبت میكنم. با خود تكرار میكنم: «از اين به بعد تنها يکبار نگران خواهم شد.» و دوباره طعم شيرين سرسپردگی را میچشم.
میخواهم رسانهی كوچکم پيامآور صلح باشد. میخواهم من نيز آوازی دلانگيز در جهان شوم. كسی چه میداند شايد اين رسالت من در زندگیست.
فاطمه توازنی
#یادداشت_روز
#یادداشتهای_یک_یوگی
۱۴۰۲/۷/۱۸
آخرین دیدگاهها