مراقبه‌ی نوروزی

زمستان سفر خود را آغازید‌؛ دارد می‌رود. سال به واپسین دقایق خود نزدیک شده است. و ما مانده‌ایم و تجربه‌های زیسته‌مان. ناگزیریم به گذر از اتفاق‌هایی كه ما را ترساند، آنچه كه به آتش خشم گرفتارمان كرد، رخدادهایی كه باعث نااميدی‌مان شد و سبب شد كه غمگين شويم. بدیهی‌ست که این‌روزها به سراغ حوضچه‌ی خاطرات برويم‌. دل‌مان بخواهد دست‌‌‌ها را در آب فرو ببريم، موجی ايجاد كنيم و به تماشايش بنشينيم. يا بخواهیم به درون حوض برويم و كمی در آب قدم بزنيم. يا اينكه ميل به شناور شدن در آب را داشته باشيم و حتی بخواهيم در آن غرق شويم. مرورِ خاطرات می‌تواند گاهی تسلی‌بخش احوال‌مان شود و نیز گاهی آزرده‌خاطرمان كند. در این میان به امروز نیز بیندیشیم؛ امروز مانند كودكی‌ست كه نياز به مراقبت دارد. آسيب‌پذير است و لحظه‌ای غفلت كافی‌ست تا دچار لطمه‌ای جبران‌ناپذير شود. چه زيباست اگر تصور كنيم كه برای لحظات‌مان مادری مهربان هستيم. مادری كه در خواب نيز به نفس‌های كودكش توجه می‌كند و او را به مراقبه می‌نشيند. زندگی يک كودک همواره آغشته به عشق مادر است. همانند يک كودک خود را در آغوش بگيريم و با همه‌ی توان‌مان از ثانيه‌های ارزشمند زندگی مراقبت كنيم. همگام با دقايق زندگی پيش برويم و همراهی‌اش كنيم. درست شبيه به زمانی كه آگاهانه در مسير دم و بازدم قرار می‌گيريم و نفس‌ها را همراهی می‌کنيم. امروز كه همه‌ی هستی در انتظار فرارسيدن بزرگترين تحول طبيعت است و برای ما ايرانيان نوروز ناميده شده است، چه نيكوست كه مانند نام زيبايش به استقبالش برويم و نوروز را از همين حالا آغاز كنيم. حضور در لحظه يعنی مراقبه. يعنی مراقبت از سرای دل.

برای ورود به مراقبه، كافی‌ست با آهنگ زيبای قلب‌مان همراه شويم و خود را به جريان زندگی بسپاريم. مسير دم و بازدم تفرجگاهی آرام است، اگر آگاهانه آن را به تماشا بنشينيم. قرار گرفتن در خانه‌ی دل نيازمند جا و مكان و آيين خاصی نيست. می‌توانيم همين حالا دست‌هایمان را روی قلب‌مان بگذاريم، به صدايش گوشِ جان بسپاريم، دمی عميق از قلب بگيريم و بازدم را به خودش تقديم كنيم. اما اگر نشستن روی مت يوگا آرام‌ترمان می‌كند، انجامش می‌دهيم. آنچه اهميت دارد رهایی از هجوم افكار و خواطر است که در تاريكی ذهن اسيرمان كرده است.

خداوند برای هر روز از زندگی بهترين مراقبه را برايمان در نظر گرفته است. اگر كمی عميق‌تر بينديشيم، خواهيم ديد كه هر پيشامدی در زندگی می‌تواند به مراقبه مبدل شود. آنچه در بيرون اتفاق می‌افتد در درون جستجو كنيم، شايد تعليمی در جهت پالايش و پاكسازی درونی باشد و بتواند به تغيير و تحول حالمان، به بهترين احوال منتهی شود.

ای دگرگون كننده‌ی قلب‌ها و چشم‌ها

ای گرداننده و تنظيم كننده‌ی روزها و شب‌ها

ای تغيير دهنده‌ی حال انسان و طبيعت

حال ما را به بهترين حال دگرگون فرما.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *